گوناگون

رفیق دوست در گفتگو با مجید بهره مند در برنامه تهران دوست داشتنی پارسینه؛

قذافی گفت به شرطی موشک می دهم که عربستان را بزنید/ بلیزر معروف ۵۷ به اصفهان رفته و حسن آقا در صدد خرید آن است

قذافی گفت به شرطی موشک می دهم که عربستان را بزنید/ بلیزر معروف ۵۷ به اصفهان رفته و حسن آقا در صدد خرید آن است

گفتگوی محسن رفیق دوست و مجید بهره‌مند در «تهران دوست داشتنی» پارسینه را در ادامه مطلب ببینید.

تحریریه پارسینه: زندگی پر فراز و نشیب و البته پرحاشیه‌ی او از سال ۱۳۱۹ در محله خراسان تهران شروع شد. دبستان را در مدرسه رازی در خیابان لرزاده‌ی میدان خراسان پشت سر گذاشت و وارد دبیرستان بهبهانی در محله سرچشمه شد. اما در سال دوم به دلیل فعالیت‌های سیاسی که داشت از دبیرستان بهبهانی اخراج شد.

تنها ۱۰ ساله بود که صنعت نفت ایران ملی شد. او در این واقعه‌ی تاریخی فعالیت سیاسی می‌کرد و مصدقی‌ بود. اما این مصدقی‌بودن دیری نپایید و پس از اختلاف بین مصدق و آیت‌الله کاشانی، به سمت کاشانی سوق پیدا کرد. قبل از انقلاب دستگیر شد و در زندان با جمعیت مؤتلفه آشنا شده و با تغییر موضع به این حزب پیوست و فعالیت سیاسی خود را ادامه داد.

او راننده‌ی همان بِلِیزِر آمریکایی معروفی است که سال ۵۷ امام را از فرودگاه مهرآباد تا بهشت‌زهرا رساند. پس از آن روز مهم در مدرسه علوی مسئول صدور احکام لازم برای تصرف اموال و اماکن مربوط به حکومت پهلوی بود. با صدور فرمان تشکیل سپاه پاسداران او امور مربوط به مدرسه علوی و مدرسه رفاه را رها کرد و به سپاه پیوست و ۲۳ تیر ماه سال ۱۳۶۵ با حکم امام به عضویت در شورای عالی دفاع منصوب شدند.

خانه‌اش در فرمانیه تهران است. چهار فرزند دارد و می‌گوید که سه پسرش در کارهای آزاد هستند. او که سرتیپ پاسدار است در عملیات‌های بسیاری در جنگ ایران و عراق شرکت کرده و نشان نصر دارد. در زمان جنگ به هر طریق ممکن سلاح جنگی تهیه می‌کرد و به رزمندگان می‌رساند. او نه تنها وزارت سپاه پاسداران را در زمان ریاست جمهوری رهبری بر عهده داشته بلکه پس از جنگ و تا سال ۱۳۷۸ بعنوان رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان فعالیت می‌کرد.

تیزر گفتگو با محسن رفیق دوست

 

فیلم کامل گفتگو با رفیق دوست

 

گالری تصاویر

20241029_190724

20241029_192229

IMG_2388

20241029_193953

 

عکس از: مرتضی حاج علی

ارسال نظر

  • ناشناس

    عاشق هارت و پورت و ادعا کردن .... حرف که میزنه یا میگه کلت رو گذاشتم رو میز تا همه حرفمو قبول کنن یا مگه با چماق زدم یکی رو کشتم یا میگه قذافی رو مسخره کردم ...یا دگمه موشک رو زدم ... نکشی ما رو .....

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار